پـای صحبـت سیـروس مقـدم
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
پـای صحبـت سیـروس مقـدم
نوشته شده در چهار شنبه 27 ارديبهشت 1391
بازدید : 735
نویسنده : منو تو


به گزارش خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا، این‌روزها هرچند سیروس مقدم كار تازه‌ای ندارد، اما "پلیس جوان" و "اغما"‌ را روی آنتن آی‌فیلم دارد. او "اغما" را یكی از بهترین نمونه‌های سریال‌های ماورائی می‌داند و معتقد است كاری با آن شكل و قواره دیگر در موضوعات ماورائی ساخته نشده است.



درددل‌های این كارگردان درباره‌ی "پلیس جوان" نیز شنیدنی است؛ سیروس مقدم معتقد است، سریالش در زمان پخش از شبكه‌ی سوم سیما، مهجور ماند. جرح و تعدیل‌های زیادی به "پلیس جوان" وارد شد و حتی تمامی بخش‌های مربوط به بیماری ایدز نیلوفر- با بازی میترا حجار- از سریال حذف شد؛ تا حدی كه حذفیات یك سریال 26 قسمتی به 120 دقیقه رسید.

اما سیروس مقدم، فضای این روزهای تلویزیون را بازتر و خط قرمزها را كمتر می‌بیند:‌ مسائلی كه در "پلیس جوان" خط قرمز بود، دیگر خط قرمز نیست و حتی جزو سیاست‌های سازمان و نیروی انتظامی به شمار می‌رود. آن موقع ما اجازه نداشتیم واژه‌ی "ایدز" را به كار ببریم. همیشه از آن به عنوان یك بیماری مهلك و صعب‌العلاج یاد می‌كردیم. حتی یادم می‌آید كه به شوخی به آن می‌گفتیم "اسمشو نبر".



او معتقد است "تا ثریا" هم مثل "پلیس جوان" گرفتار خط قرمزهایی شد كه ممكن است چند سال دیگر با همان شكل اصلی و بدون ممیزی بازپخش شود. با این حال سیروس مقدم از ممیزی شدن سریال‌هایش در حجم بالا ناراحت نیست و می‌گوید: ما فقط زنگ خطر را به صدا در می‌آوریم؛ تا زمانی كه مردم من را دلسرد نكنند به كارم ادامه خواهم داد.



مقدم درباره سریال‌های نمایش خانگی كه این‌ ر‌وزها آمارشان به سه سریال رسیده با تلخی و شیرینی یاد می‌كند و ادامه می‌دهد: نمایش خانگی، خیلی جاها توی ذوق مردمی زد كه سریال‌ها را می‌خریدند؛ در جریان آن،‌ یك سری پرده‌ها دریده شدند و بخشی از اعتماد مردم ریزش كرد. نمایش خانگی به یك پشتوانه و برنامه‌ریزی 5 ساله نیاز داشت.

او حتی پیشنهادهایی را برای حضور در نمایش خانگی رد كرده است، چون به قول خودش، ممكن بود نیمچه اعتمادی كه مردم در تلویزیون به سیروس مقدم دارند، در یك تولید این مدلی با بدبینی و بی‌اعتمادی مردم نسبت به او همراه شود.

خبرنگار سرویس تلویزیون ایسنا،‌ به بهانه‌ی پخش مجدد "پلیس جوان" و "اغما" از آی‌فیلم،‌ گفت‌وگویی را با سیروس مقدم انجام داده است.

- تلویزیون یك سری رقیب خارجی مثل ماهواره‌ها و شبكه‌های مختلف‌ دارد؛ ‌ یك سری رقیب داخلی هم دارد كه با شبكه‌های اصلی رقابت می‌كنند. این شبكه‌ها شامل آی فیلم، نمایش و شما هستند. چنین شبكه‌هایی چقدر می‌توانند مخاطب را هم از شبكه‌های ماهواره‌ای و هم از شبكه‌های اصلی تلویزیون را به سمت خود بكشانند؟

فكر می‌كنم جواب این سوال، در خود سوال باشد. من همیشه گفته‌ام هرگاه كه شبكه‌های ما تولیدات خوب، موضوعات خوب و جذاب داشته‌اند، به دلایل متعدد، انتخاب مردم بوده‌اند. درست است كه آی‌فیلم و شما، كارهای نمایشی پخش می‌كنند، اما فراموش نكنیم كه تكرار سریال‌های گذشته را دارند و مردم ما انتخاب‌شان سریالی است كه در وهله‌ی اول برای بار اول می‌خواهند با آنها ارتباط برقرار كنند؛ دیدن سریال‌های تكراری برایشان نوعی تجدید خاطره یا ندیدن كارهایی كه زمان پخش از دست داده‌اند است. چنین شبكه‌هایی نمی‌توانند هر روز انتخاب اول آنها باشند، مگر اینكه شبكه‌های پنج‌گانه ما تولیدات خوبی كه بتواند مردم را پای تلویزیون بنشاند و آنها را جذب كنند،‌ نداشته باشند.



تجربه‌ای كه خود من داشتم این بوده كه حتی در دوره‌ای كه شبكه‌های ماهواره‌ای سریال‌‌ها و شوهای پرطرفداری داشته‌‌اند، به محض اینكه یك سریال داخلی خوب پخش شده‌، مردم كم‌كم جذب سریال‌های داخلی خوب شدند و اگر هم می‌خواستند آنها را پیگیری كنند، تكرارش را می‌دیدند. دلیل این امر هم مشخص است: ما فرهنگ مشترك و زبان مشتركی داریم. مناسبات مشترك زیادی وجود دارد كه مردم ما دوست دارند این اشتراكات را ببینند تا چیزی كه با فرهنگ خودشان غریبه است. منتهی اتفاقی كه به نظر من می‌افتد این است كه نوآوری در آن‌چه به عنوان سریال‌هایی كه شبكه‌های ما درگیرش هستند و پخش می‌كنند، قطره‌ای و اپسیلون اپسیلون، متناسب با شرایطی اتفاق می‌افتد كه زمانی، شرایط بازتر می‌شود و معدود سریال‌های بازتری ساخته می‌شوند. اما باز شرایط تغییر می‌كند و سریال‌ها عقب‌گرد می‌كنند. این مسیر فراز و نشیب زیادی دارد. ولی به اعتقاد من، آی فیلم و شما می‌توانند شبكه‌های خوبی باشند. خود من سریال‌هایی را كه در زمان پخش از دست دادم از طریق آی فیلم می‌بینم و برایم دلچسب است. اما اگر همان ساعت و همان زمان یك سریال خوب داخلی كه برای اولین بار پخش شود، انتخاب اولم می‌شود.

- درنظرسنجی‌ای كه ایسنا بعد از نوروز امسال با مخاطبان تلویزیون داشت،‌ خیلی‌ها می‌گفتند ترجیح داده‌اند سریال‌های آی فیلم را ببیند. در آن زمان آی فیلم هر روز "همسران"، "پدرسالار" و "پاورچین" را به همراه چند سریال دیگر پخش می‌كرد.


شاید این‌طور باشد، اما همین مخاطب، ‌"چك برگشتی" را دنبال كرد، چون به نظرش می‌رسید "چك برگشتی" هم دیدنی است. ولی شاید سریال‌های شبكه‌های دیگر ارضایش نكرده و در آن ساعت، سریال‌های قدیمی خوب را دیده است. خود من اگر 20 سال دیگر هم "شب دهم" پخش شود، تكرار بار پنجم آن را هم می‌بینم. این نشان می‌دهد شاید سریال‌هایی كه در عید پخش شده نتوانسته آن جذابیتی را كه لازم است برای مخاطب داشته باشد تا مخاطب تكرار سریال‌های گذشته را ببیند. مطمئن باشید اگر در ماه رمضان چهار سریال خوب پخش شود، مثل سالی كه ما "اغما" را داشتیم، در كنارش "میوه ممنوعه" بود و عطاران یك سریال طنز داشت، قطعا مردم ترجیح می‌دهند سریال‌های روز را ببینند و ساعات دیگرشان را برای سریال‌هایی بگذارند كه بخواهند تكرارشان را ببینند. اما وقتی این اتفاق نمی‌افتد، حرف مردم و نظرسنجی شما نمی‌تواند اشتباه باشد. ترجیح خود من هم این است كه اگر سریال جذابی روی آنتن نباشد همچنان بروم و "پاورچین" را ببینم.

- الان دو سریال از شما روی آنتن آی فیلم است؛ "اغما" و "پلیس جوان"، این سریال‌ها را دیده‌اید؟


بله، من خیلی اتفاقی یك اپیزود "اغما" را دیدم كه به نظرم رسید نسبت به زمان خودش چقدر آوانگارد است. كما اینكه به اعتقاد من كار ماورائی با این سر و شكل و به این خوبی دیگر نداشتیم. "پلیس جوان" را هم دیدم كه برای 12-10 سال پیش است. احساس می‌كنم خیلی از چیزهایی كه زمان پخش "پلیس جوان" خط قرمز محسوب می‌شد، دیگر خط قرمز نیست.



آن زمان فشارهای زیادی روی ما سازنده‌ها و خود تلویزیون برای پخش بود، ممیزی‌های زیادی داشت، اما الان وقتی بازپخش می‌شود، می‌بینم چقدر به روز است و بحث پلیس اجتماعی، پلیس فرهنگی، مادران خط نجات، سیاست‌های روز نیروی انتظامی هستند كه در آن سریال مطرح شدند، به نظرم "پلیس جوان" در آن زمان مهجور ماند ولی الان انگار این سریال، امروز ساخته شده است.

- واقعا به نظرتان مهجور ماند؟ الان كه بازپخش می‌شود خیلی‌ها از آن به عنوان یك نوستالوژی یاد می‌كنند.


بله، اما مقدار زیادی از این سریال به دلیل همین تنگ‌نظری‌ها، محدودیت‌ها و فشارها پخش نشد. در سریال "پلیس جوان" برای اولین‌بار داشت مطرح می‌شد كه در جامعه‌ای كه زمینه‌های جرم وجود دارد، هیچ آدمی در مصونیت به سر نمی‌برد و حتی ممكن است همسر یا نامزد یك پلیس هم كه میترا حجار نقشش را بازی كرد، در معرض خطر باشد و حتی ایدز بگیرد. من یادم است كه هرجا كلمه‌ی ایدز در سریال به كار رفته شده بود، ‌آن را درآوردیم و از آن به عنوان یك بیماری صعب‌العلاج اسم بردیم. ولی بعدتر دیدم كه ایدز یك چیز واقعی است كه باید هشدار داد و آن را كشف كرد.



بعد از این بود كه تلویزیون كم‌كم میزگرد، جلسه و فیلم راجع به آن ساخت. یا مثلا اپیزودی داشتیم كه یك پلیس خطاكاری كه اشتباه می‌كرد در سریال داشتیم كه كل آن اپیزود در آن زمان حذف شد. اما الان خود نیروی انتظامی جزو سیاست‌ها و سفارش‌هایش است. حتی یك واحد به نام 197 دارد كه واحد شكایت از پلیس‌هایی است كه اشتباه می‌كنند، مردم می‌توانند زنگ بزنند و اشتباهات پلیس را مطرح كنند. اپیزود ما اپیزودی بود كه بازرس به ناگهان می‌آید تا از كلانتری بازدید كند، اما ناگهان متوجه می‌شود كه بی‌نظمی‌هایی وجود دارد و پلیسی هست كه احتمالا رشوه گرفته و تیم پلیس اصلی ما یعنی شهاب حسینی و فرهاد اصلانی، كشف ماجرا می‌كرد و ما پلیس خوب را هم نشان دادیم. ولی آن موقع یادم است كه ممیزی شد و این قسمت درآمد. خیلی چیزهای دیگر در آن سریال بود كه ممیزی شد. اما این كه می‌گویید بعد از 12-10 سال همین نسخه‌ای هم كه پخش شده‌، جزو نوستالوژی‌های مردم است برای خود من هم جالب است.



- خیلی از مردم هنوز هم این سریال را می‌بینند.

بله، اما در زمان پخش خودش این سریال خیلی مهجور ماند و در واقع یكی از دلایل مهجور ماندنش این است كه بعد از 12-10 سال، اولین‌بار است كه می‌بینم بازپخش می‌شود. "پلیس جوان" جزو سریال‌هایی بود كه حتی پخشش تكرار نشد. با وجود این كه اكثر سریال‌های ما 2 یا 3 بار تكرار می‌شدند، پخش "پلیس جوان" هرگز تكرار نشد. سریال دیگری به اسم "بانوی دیگر" دارم كه آن هم تكرار نشد و احتمالا آی‌فیلم پخشش می‌كند. این سریال نوروز 85 پخش شد.



- ممیزی‌های "پلیس جوان" زیاد بود؟

بله، چیزی حدود 30-120 دقیقه از كار حذف شد. بخش‌های مریضی نیلوفر، بیماری او، دلایل بیماری‌اش و نقدهایی كه از سیستم پلیس شده بود، دچار جرح و تعدیل شد. من فكر می‌كنم "تا ثریا" هم مثل "پلیس جوان" شود و یكی دو سال آینده به این نتیجه برسند كه خودشان پكیج كامل را بیرون بدهند.



- پكیج كامل "پلیس جوان" را در آی‌فیلم نشان ندادند، نه؟

نه، برای این كه پكیج كامل را نداشتند؛ دور ریخته شد یعنی نسخه‌ای از آن وجود ندارد كه بخواهند ارائه دهند. هیچ چیزی از آن چیزی كه ممیزی می‌شد و صلاح دیده شد در "پلیس جوان" پخش نشود، وجود ندارد.

- احتمالا اگر بخواهند الان این سریال را دوباره بسازند این مسائل جزو خط قرمزها نخواهد بود.

نه، هیچ كدامشان خط قرمز نیست. این‌ها جزو سیاست‌های نیروی انتظامی‌ است. كارهایی كه به خود من سفارش می‌دهند این است كه یك پلیس را كه دچار اشتباه می‌شود را نشان دهیم تا ارزش پلیس خوب معلوم شود ولی آن موقع نمی‌شد از آن چیزی گفته شود.

- از HIV هم چیزی نگفتید؟

نه، از آن به عنوان بیماری صعب‌العلاج اسم می‌بردیم، خودمان به شوخی می‌گفتیم "اسمشونبر". اما این درست زمانی بود كه بحث این بیماری به شكل علمی مطرح می‌شد و به همین خاطر هم به قصه‌ی ما آمد.

- چطور اینقدر داغ در آن زمان به سراغ ایدز رفته بودید؟ آن زمان هنوز خیلی از این بیماری خبری نبود.


من همیشه گفته‌ام كه هنرمندان، آلارم نظام در جامعه هستند، چیزی را مشاهده می‌كنند، حرفی را می‌شنوند با آدمی برخورد می‌كنند كه ایدز دارد، این آلارم به عنوان هشدار شروع به زدن می‌كند و سعی می‌كند این هشدار را در كارش مطرح كند. آن زمان بخشی از مدیرانی را كه خواب بوده‌اند یا فكر می‌كنند اسمش سیاه‌نمایی یا هراس و ترساندن مردم است نمی‌دانند كه نپرداختن به چنین موضوعی، پاك كردن صورت مساله است. من همین چند وقت پیش خواندم كه آمار خطر ابتلا به ایدز از 21 سال به زیر 15 سال می‌رسد. روزنامه‌اش را هم نگه داشته‌ام؛ این خطر است. ما 12 سال پیش طرح مساله كردیم اما متاسفانه آن زمان به عنوان ترساندن جامعه یا مطرح كردن مساله‌ای كه حاد نیست جلوه داده شد و اسمش از سریال خارج شد. اما این بیماری سرجایش ماند و رشد كرد.



ما فقط آلارم می‌زنیم. در "تا ثریا" هم آلارم زدیم كه این جامعه پول‌زده است و مردم ممكن است به خاطر پول به هم رحم نكنند. این مسائل را ما از جیب‌مان در نیاورده‌ایم. در خواب هم ندیده‌ایم، بلكه از صفحات روزنامه‌ها درآورده‌ایم. ولی وقتی زنگ خطری می‌زنیم به سیاه نشان دادن و تلخ نشان دادن جامعه متهم می‌شویم.

- جالب اینجاست كه شما استقامت زیادی هم دارید و اگر كارتان ممیزی شد باز هم سریال‌های دیگری می‌سازید.


این به خاطر این است كه ما برای مردم كار می‌كنیم. یك نگاه این است كه سیروس مقدم كار می‌سازد تا پست بگیرد و بعدا معاون فلان وزارتخانه یا مشاور فلان وزیر شود. زمانی هم هست كه كار می‌سازیم چون معتقدیم به مردمی كه در بین آنها زندگی می‌كنیم، متعهد هستیم. مردم از ما سوال می‌كنند ما كجای این تلویزیون هستیم؟ جای ما كجاست؟ چرا این آدم‌ها از ما دور هستند و خیابان‌ها و تلویزیون یك رنگ دیگر هستند و ما چون در این مردم زندگی می‌كنیم نمی‌توانیم خودمان را از مردم جدا كنیم و بگوییم به ما چه و برویم قصه‌ی یك سیاره‌ی خیالی را بسازیم و در خلاء پخش كنیم.

- واقعا ناراحت نمی‌شوید كه كارهایتان تا این حد ممیزی می‌شوند؟


پوستم كلفت شده است؛ تا زمانیكه مردم من را دلسرد نكنند، ناراحت نمی‌شوم. اگر منتقدین، مدیران، مسئولان و سایت‌هایی كه به جز خودشان هیچكس را قبول ندارند من را دلسرد كنند زیاد برایم اهمیت ندارد؛ روزی دلسرد می‌شوم كه مردم من را دلسرد كنند.

هرگاه تلویزیون قدمی برداشته و به سمت جذابیت به وجود آوردن در كارهای نمایشی، میزگردها و مسابقاتش پیش رفته و هرگاه كه یك اقدام‌ خوب صورت گرفته به شدت با آن مقابله شده و مجبور شده عقب‌نشینی كند. ‌این سیاست "یك گام به جلو دو گام به عقب" همواره اتفاق می‌افتد. "تا ثریا" كاملا یك مساله‌ی اجتماعی را مطرح می‌كند و مردم آن را به عنوان یكی از سریال‌های برتر 10 سال اخیر انتخاب می‌كنند. اما با هجوم یك سایت رسانه یا آدم به‌خصوص، ناگهان یك عقب‌نشینی اساسی صورت می‌گیرد و بخشنامه می‌شود كه دیگر كارهای تلخ ساخته نشود. این یك حركت متناقض است و این عقب‌نشینی ما را به كارهای تكراری و ساختارهای تكراری و تجربه شده و امتحان پس داده‌ای می‌برد كه هرگز تماشاچی ما احساس نكرده یك چیز جدید‌تر را می‌بیند. مدت‌ها این عقب‌نشینی ادامه دارد تا این كه یك پدیده جدید مثل "پارك ملت" می‌آید، اما هنوز هم این سیاست وجود دارد. یك بخش آن چیزی است كه از بیرون به سازمان وارد می‌آید و یك بخش آن عدم جرات شهامت و پایداری ما سازنده‌های كار است كه پای كاری كه انجام داده‌ایم، باشیم. اگر كاری كه می‌كنیم غلط است باید از ابتدا آن را انجام ندهیم. اگر هم درست است باید پای آن بایستم ما نمی‌توانیم با توجه به نگاه‌هایی كه از بیرون به تلویزیون است و مدام در حال تغییر است كارمان را تغییر دهیم.



مثلا الان نیاز ما به طنز است، اما لودگی و خنداندن مردم از این طریق راه به جایی نمی‌برد؛ سال‌ها رفته‌ایم و راه به جایی نبرده‌ایم. اما اگر قرار است كه موضوعات اجتماعی و دردناك را با زبان شیرین تعریف كنیم، كاری است كه به اعتقاد من در رسانه كار جدی برای آن نشده است. شاید "چك برگشتی"، "پایتخت"، یكی دو تا از كارهای مهران مدیری و عطاران وجود داشته باشد. به جز این‌ها طنز فاخری كه بتوان اسمش را طنز گذاشت نداریم.

ما بالا و پایین زیاد داشتیم و هر وقت سریالی داشتیم كه خوب بوده و مردم در آن حرف تازه دیده‌اند، استقبال كرده‌اند. هروقت عقب‌نشینی كرده‌ایم، مردم هم ریزش كرده‌اند و وقت‌شان را جای دیگری صرف كرده‌اند و صید تور صیادهای دیگری شده‌اند.



- شما احتمالا دورادور با "قهوه تلخ" و "قلب یخی" و "ساخت ایران" كه در نمایش خانگی هستند آشنا هستید. نمایش خانگی در ایران چیز جدیدی است كه در كشورهای دیگر به این صورت نیست. چون كارهایی را كه قبلا پخش شده‌اند به نمایش خانگی می‌آورند نه كارهای جدید را.

علت این تفاوت ممكن است این باشد كه در كشورهای دیگر تا جایی كه من در جریان هستم بخش خصوصی هم فعال است و كانال‌های خاص خودش را دارد و از طریق احزاب، یا موسسات و روزنامه‌های معتبر فعالیت می‌كند. طبیعتا كانال‌های مختلف برای سلائق مختلف وجود دارد، اما چون در كشور ما تلویزیون قانونا فقط در انحصار سازمان صدا و سیماست و بخش خصوصی معنی پیدا نمی‌كند، این یك راه گریز یا راه فراری بود كه اتفاق افتاد تا سریال‌سازی در خارج از ضوابط و قواره‌ی سازمان صدا و سیما تجربه شود.

یعنی اگر كانال‌های خصوصی وجود داشت، قطعا این شكل نمایش دیگر معنی نداشت و شبكه‌های دیگری كه خصوصی بودند با سلائق دیگری ساخته می‌شد. به هر حال نمایش خانگی هم در چارچوب كشور ما، ضوابط شرع و عرف ما قرار دارد و گرنه انتشار پیدا نمی‌كردند؛ در سلیقه و نوع قصه‌هایشان با هم فرق می‌كنند.

اتفاقی كه افتاده این است كه چون در كشور ما تجربه نشده بود؛ تجربه‌ای بود كه با تلخی و شیرینی همراه بود. شیرینی از این بابت بود كه بالاخره راهی باز شد و كارهای جدیدی با نگاه نو آمد و با ساختارهای پیشرفته‌تر و جذابیت‌هایی كه به بخش زیادی از آن نمی‌شد در تلویزیون پرداخت و جواب هم گرفت. اما به دلیل این كه مدیریت درستی پشت آن نبود و چشم‌انداز خیلی خیلی روشنی برایش طراحی نشده بود، در ادامه با افت و خیزهایی مواجه شد. حتی گاهی توی ذوق مخاطب و مردمی زد كه پول می‌دادند و آن را می‌خریدند. دلیل موفقیت یك كار تداومش است. اگر می‌بینیم "لاست" می‌گیرد به این خاطر است كه فصل‌های آن با یك برنامه‌ریزی دقیق، پشت هم ساخته می‌شود. تیم معلوم است و سه سال برنامه‌ریزی دارد. اما این چون در قصه‌های ما در بخش خانگی اتفاق نیفتاد، می‌بینیم سریال‌هایی مثل "قهوه تلخ"،‌ با قوت و قدرت و جذابیت می‌آید، اما در ادامه با افت مواجه می‌شود و تلاش می‌كند خودش را بلند كند. در این بلند شدن، بخشی از اعتماد مردم ریزش كرده است. چون نمی‌داند آیا این 10 قسمت را بخرد، 10 تای بعدی را هم داریم؟ می‌توانیم رویش حساب كنیم؟ در "قلب یخی" واقعا همین طور بود.

من پیگیر این كارها هستم؛ خیلی توی ذوق مخاطب خورده بود كه قصه‌ای شروع می‌شود و جلو می‌رود، اما به دلایلی متوقف می‌شود یا وعده وعیدهایی كه سر جوایز و با مردم برای مشاركت‌شان داده می‌شد. اولین بدقولی كه می‌شود، خود به خود به سلب اعتماد منجر می‌شود و خود به خود روی آینده تولید این سریال‌ها تاثیر می‌گذارد و مردم با كم اعتمادی و بدبینی نسبت به آینده این جنس كار نگاه می‌كنند.

- البته این بدبینی دو سویه است. هم مردم به آینده‌ی نمایش خانگی بدبین هستند و هم سازندگان رغبت كمتری برای حضور در نمایش خانگی دارند.


بله. این دو سویه است و خود به خود روی یكدیگر تاثیر می‌گذارد. ولی به خود من سال گذشته این پیشنهاد شد با توجه به این كه می‌دانستم مسیر آزمون نشده‌ای است رسیك نكردم و واقعا جرات نكردم وارد آن شوم. با این كه خیلی شرایط مهیا و خوب بود، دلم می‌خواست حداقل یك سال از این مساله بگذرد كه هم بببینم مدیریت كلان فرهنگی ما چطور به این مقوله نگاه می‌كند، بازتاب آن هم در مردم چگونه است و هم سرمایه‌گذارانی كه می‌خواهند سرمایه گذاری كنند چقدر پای كار هستند. الان هم پشیمان نیستم كه واردش نشدم چون احساس می‌كنم كه ممكن بود نیمچه اعتمادی كه مردم در تلویزیون به سیروس مقدم دارند، در یك تولید این مدلی با بدبینی و بی‌اعتمادی مردم نسبت به بنده همراه شود.

من ریسك نكردم چون احساس كردم نمی‌توان این طور وارد شد و یك مسیر پنج ساله را برنامه‌ریزی كرد. چون این كار احتیاج به مسیری پنج ساله دارد. گاهی هیجان‌زده می‌شویم و می‌گوییم بیائیم و این كار را بكنیم. اما 6 ماه بعد رها می‌شود و باد می‌خورد. حتی تیم سازنده این دو كار هم فكر نمی‌كنم دیگر دل و دماغ شروع كار را داشته باشند؛ نه بازیگر، نه كارگردان و نه سرمایه‌گذار.

- البته "قهوه تلخ" دوباره شروع كرده است.


بله، اما خیلی پرده‌ها دریده شد، روها توی هم باز شد، خیلی مصاحبه‌ها اتفاق افتاد كه اگر این توقف‌ها نبود، دلیلی هم نبود كه این بحث‌هایی كه شده بود اتفاق بیفتد.

- پس شما تا پنج سال دیگر سراغ نمایش خانگی نخواهید رفت؟


مگر این كه كاری كه می‌خواهیم انجام دهیم برنامه‌ریزی پنج ساله‌اش با تمام جزئیات، سایورت‌های مدیریتی و مالی مشخص شده باشد.

- البته كپی‌رایت هم تولیدكنندگان نمایش خانگی را غافلگیر كرد.


مشكل كپی رایت هم نور علی نور است؛ شما در واقع كاری را می‌سازید كه ممكن است سه روز دیگر صاحبش نباشید. كمی سخت است؛ من در زندگی‌ام آدم بدبینی نیستم، اما این جنس كار غیرقابل اعتماد است. "چك برگشتی" را ما امروز روی آنتن می‌بردیم، اما فردای آن روز در اینترنت قابل دانلود بود. درحالیكه انتشارات سروش خودمان هنوز نجنبیده كه كار خودش را زودتر از آن كه دلال‌ها به بازار دهند، بیرون دهد تا پولش توی جیب خود سروش برود. این هیجان و دوراندیشی در اینجا نیست. "تا ثریا" را هم هنوز سروش بیرون نداده اما پكیج آن دست به دست می‌چرخد.

- خیلی از كارگردان‌های تلویزیون بعد از مدتی به سینما می‌روند؛ شما نمی‌خواهید به سینما بروید؟


با همه درد و دل‌هایی كه كردم تلویزیون برای من فضای به شدت فرهنگی‌تری نسبت به سینما دارد. در تلویزیون سیروس مقدم 80 درصد خودش و خواسته‌هایش و آن چه كه فكر می‌كند، است، 20 درصد چیزی است كه بر او تحمیل می‌شود. ولی در سینما- لااقل چند تا كاری كه من دورخیز كردم- معادله برعكس است. 20 درصد خودم هستم و 80 درصد شرایطی كه به من تحمیل می‌شود. چون آنجا برگشت سرمایه حرف اول را می‌زند. یعنی قبل از این كه وارد پروژه شوید، هنرپیشه‌ها را تهیه‌كننده انتخاب كرده. اما در تلویزیون این‌طور نیست. من می‌توانم قصه‌هایم را خودم انتخاب كنم، بازیگری را بیاورم كه خودم می‌خواهم. مثلا همین شهاب حسینی جوان در "پلیس جوان" در تلویزیون این قدرت را به من داد كه او را انتخاب كنم و بعد به محبوب‌ترین بازیگر سینما تبدیل شود. ولی اگر در سینما بودم، نمی‌توانستم ریسك كنم و شهاب حسینی را در اولین كارش نقش اول فیلم‌ام بگذارم. یا مثلا در سینما محال است این فرصت به من داده شود كه یك دستیار نورپرداز را پشت دوربین بگذارم، اما تلویزیون به من اعتماد می‌كند و امیر معقولی پشت دوربین قرار می‌گیرد و "نرگس" 90 قسمتی را می‌گیرد و سربلند می‌شود و بهترین فیلمبردار تلویزیون می‌شود.

تا وقتی این شرایط در تلویزیون فراهم است احساس راحتی بیشتری می‌كنم. چون تلویزیون می‌داند قصد مقدم،‌ ارتقای فرهنگ است ولی سینما نگاهش این است كه مقدم سریع و ارزان فیلم می‌سازد. پس او را بیاوریم كه قصه تكراری "دختری با كفش‌های كتانی" را بسازد.

من با این نگاه میانه‌ای ندارم. مواردی كه با من صحبت شده، قصه‌های تكراری بوده كه من در آن هیچ خلاقیتی احساس نمی‌كردم. زمانی سینما كار می‌كنم كه حرفی برای گفتن و فیلمنامه خوبی داشته باشم و احساس كنم یك قدم از كارهای تلویزیونی‌ام بالاتر است.

- بهترین كار تلویزیونی‌تان كدام است؟


مردم "چك برگشتی" را دوست دارند و در موردش صحبت می‌كنند، اما می‌گویند "پایتخت" چیز دیگری بود. كسانی كه كار تراژیك را دوست دارند می‌گویند "تا ثریا" و دیگر كارها عالی اما "زیر هشت" یك چیز دیگر بود. هر كدام یك حس و حال خاص دارد، اما اگر بخواهم از میان سریال‌هایی كه ساخته‌ام، به یك از آن‌ها تعصبی داشته باشم و آن را ناموس خودم بدانم، "زیر هشت" را همچنان به عنوان ناموس خودم می‌بینم.



- صحبت پایانی سیروس مقدم در پایان این گفت‌وگو؟

فقط امیدوارم تلویزیون به این نتیجه برسد كه قدرت ریسك برای موضوعات اجتماعی داشته باشد، چرا ما نتوانیم یك موضوع روز را كه تیتر یك روزنامه است را بسازیم؛ وقتی چیزی تیتر اول روزنامه ماست، چرا نتواند تیتر اول سریال‌مان شود. امیدوارم تلویزیون خودش را به روز نگه دارد و آینه‌ی تمام قد جامعه شود. آن روز محال است یك ایرانی وطن‌پرست، كانال دیگری را نگاه كند.



:: موضوعات مرتبط: اخبار , اخبار سینما ایران و جهان , ,
:: برچسب‌ها: پـای صحبـت سیـروس مقـدم , به سوی افتخار (۱۳۷۵) , روزهای زندگی (۱۳۷۷-۱۳۷۸) , مسافر (۱۳۷۹) , پلیس جوان (۱۳۸۰) , دریایی‌ها (۱۳۸۱) , عروج (۱۳۸۱) , بانویی دیگر (۱۳۸۳) , مزرعه کوچک (۱۳۸۴) , ریحانه(۱۳۸۴) , نرگس (۱۳۸۵) , پرواز در حباب (۱۳۸۵) , اغماء (۱۳۸۶) , پیامک از دیار باقی (۱۳۸۷-۱۳۸۶) , روز حسرت (۱۳۸۷) , رستگاران (۱۳۸۸) , چاردیواری (۱۳۸۸-۱۳۸۹) , زیر هشت (۱۳۸۹) , پایتخت (۱۳۸۹-۱۳۹۰) , تا ثریا (1390) , چک برگشتی (1391) , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: