با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
دیروز بعد از مدتی بدحالی و دست و پنجه نرم کردن با سرطان،ایرج قادری، بازیگر و کارگردان قدیمی سینمای ایران دار فانی را وداع گفت. جالب اینکه او بلافاصله بعد از فوتش در مقبره بی بی سکینه کرج به خاک سپرده شد
دیروز بعد از مدتی بدحالی و دست و پنجه نرم کردن با سرطان،ایرج قادری، بازیگر و کارگردان قدیمی سینمای ایران دار فانی را وداع گفت. جالب اینکه او بلافاصله بعد از فوتش در مقبره بی بی سکینه کرج به خاک سپرده شد در حالیکه نه مراسم تشییع و نه خاکسپاری با حضور هنرمندان و مردم سینمادوست برگزار نشد. بعد از اعلام خبر فوت این کارگردان، خیلی از اهالی هنر درمورد او حرف زدند. اظهار نظر آنها را بخوانید.
*حامد بهداد در صفحه شخصی اش نوشت:
ایرج قادری عازم سفر است من بسان یک چشم انتظار دلشکسته مانند یک یاس واقعی از همه سفرهای طولانی و بی بازگشت غمگینم من گمان می کنم مدتی است کمتر یکدیگر را دوست می داریم من گمان می کنم شاید چیزهایی باعث شده که مثلا شما از من دلخور باشید یا هرچیز دیگر. خب عذر خواهی می کنم . آیا این باعث نمی شود کمی دلتان به رحم آید؟ یادتان نیست؟ تاراج را دیده بودید؟ دادا را چطور ؟ پشت و خنجر را کجا دیدید در سینما یا در ویدئو یا برادرکشی ، کوسه جنوب ، کوچه مردها را یادتان هست ، ایرج قادری چطور؟ فردین مرد آخر این چه برزخی است می خواهم زنده بمانم. یه کاری کنید خاطره هامان به تاراج رفت عجب حکایتی است.
سال لحظهبهلحظه با ایرج قادری زندگی كرده است، «تهمینه اطمینانمقدم» رفیق كودكی و همدم این روزهای او در گفتوگو با ایدهآل از محبوبترین مرد زندگی خود میگوید
پس از 60 سال زندگی مشترك به لحظات حساسی رسیده است، تنها همدم زندگیاش در بستر بیماری، با مرگ مبارزه میكند. بیمار مردی به تمام معناست؛ مردی كه حتی در بستر بیماری هم خوشقد و قامت است و ابهت و شكوه مردانه خاصی دارد. اكنون پس از 4 سال نبرد با سرطان هنوز هم مقتدرانه در جدال است. ایرج قادری چهره ایآشنا و نامدار در عرصه سینمای ایران كه هر كس به نوعی او را میشناسد. او همسر تهمینه اطمینانمقدم است؛ همسری كه با وجود اینكه 76 سال از عمرش میگذرد، استوار و پابرجا همچون فرشتهای مهربان، بدون هیچ چشمداشتی شوهرش را تر و خشك میكند.تلاش فراوانی كردم تا برای عیادت و مصاحبه بر بالین ایرج قادری حاضر شوم. پرسان پرسان مطلع شده بودم كه او در بیمارستان مهراد بستری است. حالا همسرش تنها همراه زندگی مشترك در این لحظات رنج و ناتوانی بر بالین او ثانیهها را به فرصتی طلایی جهت مراقبت از او بدل كرده است.با وجود تلاشهای ما هیچ امكانی برای عیادت از ایرج قادری از سوی همسرش فراهم نشد اما خوشبختانه توانستیم پای درددل تهمینهخانم بنشینیم كه به هر حال ناراحتیهای خودش را دارد، او پیوسته میگفت: «اجازه نمیدهم كسی از نام ایرج برای معروفیت خودش استفاده كند.» او در سالهای اخیر با مشكلات فراوانی دست به گریبان بوده . حرفهای وی را بخوانید. «ایرج پس از 13 سال دوری از كار تازه اجازه از سرگیری فعالیت پیدا كرده بود. من كنار اینكه زن خانهداری بودم همیشه به فكر روز مبادا هم بودم، به فكر پساندازی بودم كه روزی به كارمان بیاید. شما در نظر بگیرید یك كودك سرطانی به گفته مسئولان مؤسسه خیریه محك، سالانه حدود 45میلیون تومان هزینه درمانی در پی دارد، با این دیدگاه یك انسان بالغ چه میزان هزینه خواهد داشت؟ در طول سالهای اخیر حدود 300 میلیون تومان هزینه برای درمان و مراقبت از ایرج صرف كردیم، بدون اینكه از كسی كمكی دریافت كنیم. بارها گفتند بیمه هنرمندان و بیمه تكمیلی هنرمندان، فكر میكنید با 5 میلیون تومان برای این بیماری پرهزینه چه میشود كرد؟ مسئولان گفتند در آخر برای پرداخت مخارج كمك خواهیم كرد اما من ناراحت شدم و گفتم كه نیازی نخواهیم داشت.»
برای من عجیب این بود که آن سوپراستاری که بازیگری اش را مدیون قادری است چگونه حتی در این دو سال حالی از او نپرسید.
مرحوم ایرج قادری این چند ماه آخر حیاتش مدام در مجالس گوناگون و حتی مصاحبه های کوتاهش با افراد مختلف غیرمستقیم از مدیران خواسته بود که فیلم «شبکه»اش را اکران کند اما متاسفانه این اتفاق در قید حیاتش نیفتاد و «شبکه» در حالی اکران شد که مرگ قادری باعث شد این فیلم باتوجه به بضاعت های خودش تا اینجا برخلاف پیش بینی ها، با فروش نسبتا خوبی رو به رو شود. با گذشت دو هفته از نمایش این فیلم با عبدالرضا منجزی، فیلمنامه نویس این فیلم گپ کوتاهی زده ایم و از او خواستیم درباره خاطرات پشت صحنه این فیلم و اتفاقات جالبی که مخاطبان را سر ذوق بیاورد، حرف بزند. در ادامه بخشی از این حرف ها را از زبان منجزی که یکی از دوستان نزدیک قادری در این سال ها بوده، می خوانید.
قادری جزو معدود فیلمسازانی بود که هر وقت اراده می کرد بودجه تهیه فیلمش را از طریق مردم تامین می کرد. خیلی از بزرگان و همکاران سینمایی و یاران قدیمی اش هنگامی که چهره رنجور قادری را مشاهده کردند، هم قسم شدند تا او را برای ساختن فیلم جدیدش یاری کنند؛ دوستانی که تا لحظه مرگ او به وعده خودشان وفادار بودند. دوستانی مثل فرج حیدری، اکبر عبدی، حبیب اسماعیلی، سعید مطلبی، ستار اورکی، بابک صحرایی و...